باران هديه اي از طرف خدا

شهادت حضرت رقیه (س)

سه سالگی اش بر مدار عاشورا می چرخد. اتفاقی که طنین خنده های کودکانه اش را به غارت می برد. در عطش می ماند و می گدازد. فرات از چشمانش مهاجرت می کند. بی پناهی اش، در تمام بیابان ها تکثیر می شود. این سه سالگی اوست که در ویرانه ای کنار کاخ سبز، به اهتزاز درآمده و مکر خاندان ابوسفیان را به زانو درآورده است. خاله سارا سفره حضرت رقیه داشت مارو هم دعوت کرد.منم از فرصت استفاده کردم و تورو گذاشتم وسظ سفره و چندتا عکس ازت گرفتم.بابای خاله سارا هم شب عکسارو تو سایت مفاخر گذاشت.اون دخمل خوشگلم که لباس صورتی پوشیده ساغرکوچولو دختر خاله معصومه است. ...
26 مهر 1394

همایش شیرخوارگان

امروز لباس علی اصغر به دخملی پوشوندیم و بردیمش باب المسجد همایش شیرخوارگان حسینی انشالله همیشه در پناه امام زمان سلامت باشه                   ...
24 مهر 1394

گوشواره

امروز باران کوچولو رو بردم پیش دکتر و گوشهاشو سوراخ کردم الهی قربونش برم که گریه کرد(امروز دخمل مامان 20روزشه)   ...
13 مهر 1394

تولد مامان جون

امروز دخترکوچولوم 17 روزه شده و امشب به مناسبت تولد مامانی شام رفتیم بیرون.جاتون خالی خیلی خوش کذشت.جیگرمامان همش خوابیده بود     ...
9 مهر 1394

بند ناف

فندق ما هنوز 8روز بیشتر از ورودش نگذشته بود که با آخرین یادگار دوران جنینیش یعنی بندنافش برای همیشه خداحافظی کرد. البته من براش امانت نگه میدارم تا وقتی بزرگ شد. قبل بعد ...
31 شهريور 1394