باران هديه اي از طرف خدا

آتلیه

باران خانوم ما هنوز 60 برگ سبز از زندگیش ورق خورده بود که اولین مسافرت زندگیشو رفت. من و بابا و باران خانوم و مامانجون و خاله سمانه بهمراه عموفرید و خاله سارا باهم رفتیم اصفهان و دخمل نازمو بردیم آتلیه بنفشه جون اینم نمونه ای از عکسای دخملم           مرسی خاله بنفشه ...
23 آبان 1394

چهل روز در یک نگاه

رو ز24 شهریورماه 94 ساعت 12 و 50 دقیقه موقعی که صدای اذان ظهر تو فضای شهر طنین انداز شده بود با قد 54 سانتیمترو وزن 350/3 به دنیا اومدی و شادمون کردی. روز دوم بعد از تولد برای اولین بار هنگام شیر خوردن دستای لطیف و کوچولوت رو روی دستای من گذاشتی و دل من رو بیشتر و بیشتر بردی و از اون به بعد تقریبا همیشه انگشتام رو می گیری یا دست روی سینه می ذاری و شیر می خوری روز سوم همراه مامان جون و بابا برای اولین چکاپ و آزمایش تیروئید و زردی به خانه بهداشت رفتی  و الحمدلله سالم بودی.   روز هفتم اولین حمامت رو با مامان جون رفتی و از آب کلی خوشت اومد، انگار یادت اومد که تا چند روز پیشش ماهی کوچولوی ...
5 آبان 1394

شهادت حضرت رقیه (س)

سه سالگی اش بر مدار عاشورا می چرخد. اتفاقی که طنین خنده های کودکانه اش را به غارت می برد. در عطش می ماند و می گدازد. فرات از چشمانش مهاجرت می کند. بی پناهی اش، در تمام بیابان ها تکثیر می شود. این سه سالگی اوست که در ویرانه ای کنار کاخ سبز، به اهتزاز درآمده و مکر خاندان ابوسفیان را به زانو درآورده است. خاله سارا سفره حضرت رقیه داشت مارو هم دعوت کرد.منم از فرصت استفاده کردم و تورو گذاشتم وسظ سفره و چندتا عکس ازت گرفتم.بابای خاله سارا هم شب عکسارو تو سایت مفاخر گذاشت.اون دخمل خوشگلم که لباس صورتی پوشیده ساغرکوچولو دختر خاله معصومه است. ...
26 مهر 1394

همایش شیرخوارگان

امروز لباس علی اصغر به دخملی پوشوندیم و بردیمش باب المسجد همایش شیرخوارگان حسینی انشالله همیشه در پناه امام زمان سلامت باشه                   ...
24 مهر 1394